عشایر عرب خوزستان | مهاجرانی از زمان اشکانیان
تاریخ انتشار: ۷ مهر ۱۳۹۷ | کد خبر: ۲۰۸۳۶۵۰۳
به گزارش پارس نیوز، عشایر عرب در خوزستان که قدیمی ترین و کهن ترین ساکنان این منطقه به شمار می روند هنوز هم بیشترشان به صورت عشایری زندگی می کنند. این اعراب که در خوزستان ساکن هستند به قبایل و عشایر مختلفی تقسیم می شوند که هر قبیله ای برای خودش دارای رئیس و نماینده است که به آن فرد شیخ هم گفته می شود و تمام مشکلات و امور قبیل و حل و فصل اوضاع و احوال بین اعضای قبیله بر عهده شیخ یا رئیس قبیه می باشد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
چه زمانی اعراب به ایران آمدند؟
عده ای از تاریخ نویسان معتقد هستند که اعراب عزیز خوزستانی در زمان اشکانیان به ایران امده اند و این زمان مورد تایید بیشتر مورخان می باشد. در آثار تاریخی و آثار بزرگانی چون استرابون جغرافی دان یونانی می توان با طایفه به طایفه شان آشنا شد. همچنین گفته می شود که نخستین قوم و طایفه ی عرب در زمان اشکانیان و در قرن های اول و دوم و سوم به خوزستان مهاجرت کرده اند.
در آثار تاریخ نویسان اسلامی می بینیم که آن ها از کشورگشایی اردشیر بابکان در قرن سوم بعد از میلاد سخن می گویند و در نوشته هایشان اورده اند که زمانی که اردشیر بابکان به جنگ با اردوان (پادشاه اشکانیان) می رفت، طایفه ای به نام بنی العلم یا بنی العمی وی را در این جنگ یاری کردند. حتی در تاریخ طبری هم اگر نگاهی بیاندازیم می بینیم که در این کتاب نیز از سکونت این طایفه در خوزستان سخن به میان آمده است.
اما نکته ای که باید خدمت شما همراهان گرامی مجله همگردی عرض کنیم این است که در گذشته مرزهای خوزستان قسمت هایی از جنوب عراق امروزی را نیز شامل می شد. برای نمونه می توان به شهر بصره اشاره کرد که در زمانی که حکومت ساسانیان داشت سقوط می کرد بسیاری از بزرگان و دانشمندان ایرانی در این ناحیه ساکن بودند و این منطقه جزو ایران به حساب می آمده است.
اگر چه اعراب عزیز خوزستان مهاجرتشان به زمان های خیلی دور یعنی دوره اشکانیان باز می گردد اما در اواسط قرن نهم هجری بود که سیر تازه مهاجرت اعراب به ایران آغاز گردید. بسیاری از اعراب از نازور، دوب، واسط، ثبق و جزایر عراق به همراه سید محمد به خوزستان آمدند و در این منطقه ساکن شدند. چون که این منطقه ناحیه وسیع و آبادی بود و کم کم این ناحیه حکومتش با حکومت سرزمین های عرب نشین جدا گردید.
عشایر عرب در خوزستان برخی دارای اصلیتی یمنی، سوری، بحرینی عراقی و حتی مصری هستند عده ای از این اعراب در زمان های حکومت عثمانی ها به خوزستان کوچ کردند .
اعراب حتی در شیراز، بوشهر و ایلام و کرمان ساکن شدند. اگر بخواهیم از قبیله ها و طایفه ها وعشیره ها و تیره های اعراب در ایران که در این چند ساله اخیر من جمله در خوزستان ساکن شده اند نام ببریم می توان به عشیره جعاوله که سادات هستند و تیره هایی چون بیت سید ابراهیم، بیت شمعه، بیت الهلالیه یا خیطان، بیت مهنا اشاره کرد که در زمان های دور از عماره در استان میسان به کشورمان مهاجرت کرده اند.
کعب دارای شش فرزند بوده است که نامشان معاویه یا حریش، جعده، قشیر یا قسر، عقیل، حبیب و عبدالله می باشد. کعب که به وابستگان ان ها کعبی گفته می شود نام خاندان های متفاوتی و متعددی می باشد. کعبیانی که در خوزستان و عراق سکونت دارند از فرزندان کعب بن ربیعه به شمار می روند که اصل و نسب انان به عدنان می رسد.
کعبیانی که در خوزستان امروزی زندگی می کنند از نسل عقیل می باشند فرزندان کعب به شهرهای شام و مدینه و میان تامه کوچ کردند. و بقیه فرزندان کعب نسلشان منقرض شد و تنها عقیل نسلش امتداد یافت.
پوشش عشایر عرب خوزستانمردان عشایر عرب خوزستان دشداشه می پوشند و زنان هم شیله و عبا .. دشداشه لباسی است بسیار بلند که به رنگ سفید می باشد و تا مچ پا را می پوشاند و لباسی بسیار خنک در فصل تابستان به مشار می آید. در مراسمات رسمی اعراب خوزستان با دادن اشیای فرهنگی عربی و اهدای لباس به استقبال مقامات و مسئولین دولتی می آیند.
فعالیت های بنی کعبوقتی که جنگ ایران و عراق در سال 1359 آغاز شد تیره های کعبی مجبور شدند که سرزمین های خود را ترک کنند و از این شهر مهاجرت نمایند. بنی کعب نه بادیه نشین بودند و نه یکجانشین و هرجا که می توانستند گندم و جو و برنج به عمل بیاورند ساکن می شدند و به دامداری و کشاورزی می پرداختند و دارای نخسلتان های زیادی در کنار آبراهه ها بودند و حتی به ماهیگری هم می پرداختند.
کعب های فلاحیه در بافتن عباهای دورقی مهارت خاصی داشتند و علاوه بر تجارت از پر مرغ های شکار شده در منطقه هور برای بافت عبا استفاده می کردند .
زبان و دین عشایر عرب در خوزستانعشایر عرب خوزستان به زبان عربی و به چند لهجه ی کرخی و کارونی و حضری سخن می گویند. لهجه کارونی که به لهجه کویتی ها نزدیک است و آبادان و شادگان و ... بیشتر ساکنان عرب زبانش با این لهجه تکلم می نمایند. لهجه کرخه ای که قسمت های جنوبی عراق مانند ناصریه، عماره و بصره به این لهجه سخت می گویند شامل شهره ایی چون سوسنگرد، اهواز و هویزه می باشد و لهجه ی حضری یا متمدن که شبیه لهجه ساکنان شهرهای جنوبی عراق می باشد در شهرهایی مثل خرمشهر می باشد.
منبع: پارس نیوز
کلیدواژه: مشکلات گردشگری ایران آثار تاریخی مهاجرت جنگ عراق زنان ایران و عراق برنج کشاورزی تجارت دین آثار تاریخی ایران ایران و عراق مردان مهاجرت پارس پارس نیوز
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.parsnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «پارس نیوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۰۸۳۶۵۰۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
واشنگتن پست : طرح صلح خاورمیانه بایدن توهم است تا واقعیت/ طرح نتانیاهو برای غزه شامل جنگ بیشتر است/ اعراب طرف گفت و گویی در تل آویو ندارند
به گزارش جماران، آیا طرح صلح جو بایدن، رئیس جمهور ایالات متحده برای خاورمیانه می تواند ره به جایی ببرد؟ واشنگتن پست در نوشتاری تحلیلی در این باره از این طرح باعنوان متوهمانه نام برده و می نویسد : توهمات پشت طرح بایدن برای صلح خاورمیانه چیست؟ در ظاهر، چشم انداز بزرگ جو بایدن برای خاورمیانه بسیار منطقی است؛ اسرائیل، متحد آمریکا و بهرهمند از میلیاردها دلار کمک نظامی این کشور، ترس از امنیت منطقهای خود را از طریق مجموعهای آشکار از ائتلافها با برخی از همسایگان عرب خود فرونشانده است. آن کشورهای عربی که عمدتاً توسط پادشاهان سنی اداره میشوند، سود حاصل از این معامله را با روابط نزدیکتر با کشوری که بهخاطر بخش فناوری و صنایع دفاعی پیشرفتهاش شناخته میشود، به دست خواهند آورد. در چنین شرایطی، ایران که با هر سه طرف این معامله رابطه پر اما و اگری دارد گرفتار اتحاد و ائتلاف آنها خواهدشد.
این دیدگاه کم و بیش همان مفهومی است که دونالد ترامپ، رئیس جمهور سابق آمریکا را در هنگام ایجاد توافقنامه آبراهام - توافقات عادی سازی بین اسرائیل و دو پادشاهی عربی (امارات متحده عربی و بحرین) – سرخوش کرده و رئیس جمهور پیشین از آن با عنوان دستاوردهایی برای صلح منطقه یاد کرد.
اما مشکلی که امیدهای بایدن برای صلح خاورمیانه را از بین برد، همان مشکلی است که ترامپ نتوانست به آن رسیدگی کند: رابطه بین اسرائیلی ها و فلسطینی ها.
ترامپ و متحدانش سعی کردند مسئله فلسطینی ها و فقدان یک کشور قابل دوام و نداشتن حقوقی مشابه با میلیون ها اسرائیلی در میان آنها را به اصطلاح زیر قالی کرده و از دیده پنهان کنند. پادشاهان خلیج فارس که از سالها روند شکست صلح خسته شده بودند و تهدید ایران را هم جدی تر می دیدند تا حدودی به چارچوب تعیین شده از سوی آمریکا ملزم و متعهد شدند.
جو بایدن روی کار آمد و تصمیم گرفت تا پا جای پای ترامپ بگذارد و پس از اینکه ترامپ هدیه سیاسی به جناح راست اسرائیل داد، جانشین او چند امتیاز نمادین به فلسطینی ها داد. تا تابستان 2023، صحبت از عادی سازی روابط سعودی-اسرائیل در خاورمیانه سر و صدای زیادی داشت.
سپس 7 اکتبر فرا رسید، زمانی که گروه حماس با حمله بی سابقه و مرگباری به جنوب سرزمین های اشغالی حمله کرد . تاکنون در جنگ غزه بیش از 34000 فلسطینی - که بسیاری از آنها زن و کودک بودند - توسط نیروهای اسرائیلی کشته شده اند( به شهادت رسیده اند).
این جنگ وضعیت ناآرام موجود در منطقه را در هم شکست. ایالات متحده، همراه با شرکای اروپایی و عرب خود، همگی اذعان دارند که روند رو به مرگ برای دستیابی به یک کشور فلسطینی باید احیا شود، حتی در شرایطی که آنها برای توقف فوری خصومت ها و آزادی اسیران باقی مانده در اسارت حماس تلاش می کنند. اما بین امیدهای بایدن و واقعیتهای موجود شکافی وجود دارد. ایالات متحده همچنان توافق اسرائیل و عربستان را محور یک توافق سیاسی گسترده تر می داند که راه را برای بازسازی غزه و همچنین ظهور یک کشور فلسطینی هموار می کند.
تلفات تکان دهنده در غزه، تعامل دولت های عربی با اسرائیلی ها را بدون اولویت دادن به نگرانی های فلسطینی ها، تبدیل به کاری غیرممکن کرده است. به نظر نمی رسد که هیچ کس در ساختار سیاسی اسرائیل از متحدان راست افراطی نخست وزیر جناح راست بنیامین نتانیاهو گرفته تا رقبای اصلی او در اپوزیسیون میانه روتر به نظر مایل به بررسی مسئله حق تعیین سرنوشت یا حقوق فلسطینیان باشد.
یک ستون نویس روزنامه اسرائیلی هاآرتص، اخیرا در این باره نوشته است: «اسرائیل توجهی به اصل ماجرا نمی کند. در حال حاضر مقام های اسرائیلی نه تمایلی برای تصمیم گیری های استراتژیک در قبال این مسئله فلسطین دارند و نه البته ابزار آن را در دست دارند. همه چیز تاکتیکی است. اسرائیل در سه جبهه دچار خشم موجه، ناامیدی و بن بست شده است: در غزه علیه حماس. در لبنان در مقابل حزب الله؛ و در دایره بیرونی، علیه ایران.»
خشم قابل توجیهی از طرف شرکای عرب در معامله احتمالی با اسرائیل نیز وجود دارد. وزیر امور خارجه اردن، روز یکشنبه در نشست ویژه مجمع جهانی اقتصاد در ریاض پایتخت عربستان سعودی، با اشاره به ادامه مخالفت اسرائیل با حل و فصل مسائل گفت: «چالشی که ما داریم این است که در حال حاضر شریکی در اسرائیل در مورد هر گونه صحبت در مورد تشکیل کشور فلسطین نداریم.»
شاهزاده فیصل بن فرحان آل سعود، وزیر امور خارجه عربستان سعودی، این نگرانیها را تکرار کرد و گفت که تعهد اسرائیل به راهحل تشکیل دو کشور، به هر ماموریتی برای برقراری صلح در منطقه اعتبار بیشتری می بخشد. او ادامه داد : اگر همه ما موافقیم که دولت فلسطین و دادن حقوق فلسطینیان راه حلی است که همه ما به آن نیازمند هستیم پس همه ما باید تصمیم بگیریم که تمام منابع خود را برای تحقق آن سرمایه گذاری کنیم.
مشکل اینجاست که اسرائیلی ها موافق نیستند. آنتونی بلینکن، وزیر امور خارجه، در هفتمین سفر خود به منطقه از زمان آغاز جنگ، به اسرائیل خواهد رفت و یک بار دیگر با نتانیاهو سرکش روبرو خواهد شد. در ریاض، بلینکن اصل مشکل را تایید کرد: «من فکر میکنم واضح است که در غیاب یک افق سیاسی واقعی برای فلسطینیها، داشتن یک برنامه منسجم برای خود غزه، اگر نگوییم غیرممکن، بسیار سختتر خواهد بود.»
طرح نتانیاهو برای غزه شامل جنگ بیشتر است. روز سهشنبه، او به فشارهای داخلی و بینالمللی در برابر حمله گسترده اسرائیل به رفح، شهر جنوبی غزه که محل زندگی بیش از یک میلیون آواره فلسطینی است، هیچ اهمیتی نداد. نتانیاهو در دیدار با نمایندگان خانوادههای گروگانها و قربانیان گفت: «ما وارد رفح میشویم و گردانهای حماس را با یا بدون توافق در آنجا نابود میکنیم تا به پیروزی کامل برسیم.»
در ریاض، محمود عباس، رئیس تشکیلات خودگردان فلسطین که مقر آن در کرانه باختری است، گفت: اگر نتانیاهو به راه خود ادامه دهد، بزرگترین فاجعه در تاریخ مردم فلسطین رخ خواهد داد. ایالات متحده تنها کشوری است که می تواند اسرائیل را از ارتکاب این جنایت باز دارد. حتی در صورت حمله به رفح، مشخص نیست که نتانیاهو به اهداف استراتژیک اعلام شده خود دست یابد. کارشناسان معتقدند که ظرفیتهای نظامی حماس تنزل یافته، اما به سختی از بین رفته است. در همین حال غزه نابود و ویران شده است.
ژان پیر فیلیو، مورخ سیاسی در این باره می گوید: لشکرکشی اسرائیل به نوار غزه ، پتانسیل این منطقه به عنوان محلی برای زندگی را کاملا از میان برده است. این تلی از ویرانهها که نفرت فقط در آن رشد می کند ، زمینهی حاصلخیز برای احیای اسلامگرایی مسلحانه خواهد بود.